وی از 2 روز پیش به دستور پزشکان معالج ممنوعالملاقات شده بود. معالجات حکیم از چند سال پیش و با مسجل شدن ابتلای وی به سرطان ریه در تهران انجام میشده است. سرطان اخیرا به کبد و کلیههای وی نیز سرایت کرده بود.
عبدالعزیز حکیم تهران را بهدلیل اعتماد به پزشکان ایرانی و نزدیکی به عراق بهعنوان محل معالجه خود انتخاب کرده بود. در سال ۲۰۰۶ برای نخستین بار اعلام شد که تورمهای محدود و توموری کوچک در ریه وی دیده شده است.
حکیم قبل از آن برای آزمایشهای اولیه تشخیص سرطان به بیمارستان هیوستون در آمریکا مراجعه کرده بود و پزشکان این بیمارستان تایید کرده بودند که وی به سرطان ریه مبتلاست.
عبدالعزیز حکیم یکی از بانفوذترین چهرههای شیعه عراق بهخصوص پس از سقوط رژیم صدام در سال 2003 میلادی به حساب میآمد. سید محسن حکیم مشاور سیاسی و فرزند وی دیروز در گفتوگو با خبرگزاریها از انتقال پیکر عبدالعزیز حکیم به نجف اشرف برای خاکسپاری در جوار حرم حضرت امیرالمومنین(ع) خبر داد.
عمار حکیم فرزند دیگر وی که اینک عهدهدار مسئولیتهای پدر شده است هم روز یکشنبه وارد تهران شده بود. عبدالعزیز حکیم در سال 1953 میلادی در شهر نجف اشرفزاده شد. پدر وی آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم بود.
10 برادر و 4 خواهر، فرزندان این خانواده را تشکیل میدادند. وی با دختر آیتالله محمد هادی صدر ازدواج کرد و دارای 2 دختر و 2 پسر به نامهای محسن و عمار حکیم است. عبدالعزیز حکیم از شاگردان درس خارج آیتالله شهید سید محمدباقر صدر بود که اواخر دهه 70 میلادی نقش مهمی را در فعالیتهای ضدرژیم بعث عراق ایفا کرد.
وی تحصیلات حوزوی خود را در حوزه نجف به پایان رساند. صدام حسین، دشمنی دیرینهای با خاندان حکیم داشت بهگونهای که 6 برادر وی به دستور مستقیم صدام کشته شدند.
عبدالعزیز حکیم از رهبران انتفاضه صفر عراق در سال 1977 بود و در رژیم صدام 3 بار در سالهای 1972، 1977 و 1979 به زندان افتاد و از سال 1980و با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران آمد.
وی پس از صدور فتوای مبارزه مسلحانه علیه صدام که توسط آیتالله صدر صادر شد اقدام به تاسیس جنبش مجاهدین عراقی که بعدا پایه تشکیل سپاه بدر شد، کرد. این جنبش از نخستین سازمانهای مسلحانه علیه رژیم صدام بود.
پس از شهادت آیتالله محمدباقر صدر و تشدید اقدامات صدام علیه شیعیان سیدعبدالعزیز حکیم راهی سوریه شد. سوریه جایی بود که میتوانست مرکز فرماندهی و هدایت عملیات علیه رژیم بعث باشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ایشان به همراه برادر خود محمدباقر حکیم به ایران آمد و سازمان جماعت العلما را تاسیس کرد. با گسترش فعالیت این جماعت، دفتر انقلاب اسلامی عراق تشکیل و پس از آن در سال 1982 مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق تاسیس شد که عبدالعزیز حکیم یکی از پایهگذاران آن بود.
علت تبدیل جماعت العلما به مجلس اعلا نیاز به گسترش تشکیلات و کار سیاسی و ایجاد ابزار اجرایی برای ادامه فعالیتها بود. مجلس اعلا پوشش سیاسی فعالیت معارضان اسلامگرای عراقی بود.
وی در این مجلس به عضویت شورای مرکزی آن درآمد و در طول دوران حیات این مجلس تاکنون مسئولیتهای اجرایی روابط خارجی و ریاست دفتر جهادی و پشتیبانی گروههای پراکنده عراقی را در داخل خاک عراق برعهده داشت.
تا پیش از اعلام موجودیت ائتلاف جدید شیعیان در عراق (موسوم به ائتلاف ملی) وی ریاست ائتلاف یکپارچه شیعیان این کشور را برعهده داشت. عبدالعزیز حکیم پس از شهادت محمدباقر حکیم(برادرش) در آگوست 2003 رهبری مجلس اعلای اسلامی عراق را بهعهده گرفت.
وی پس از کسب ریاست مجلس اعلا، رئیس شورای حکومتی عراق و سپس رئیس ائتلاف یکپارچه عراق (شیعیان) شد و پس از آن در تدوین قانون اساسی عراق، تشکیل دولت ملی و تایید برنامههای ایاد علاوی، جعفری و نوری مالکی و تسریع در روند سیاسی تشکیل حکومت عراق نقش بارزی ایفا کرد.
عبدالعزیز حکیم پس از اشغال عراق یک بار (4 دسامبر 2006) برای گفتوگو با بوش و به دعوت رسمی کاخ سفید راهی واشنگتن شده بود. فردای دیدار با بوش، حکیم با پاپ در واتیکان دیدار کرد. عنوان سخنرانی وی در حضور پاپ ژان پل دوم، آزادی و مدارا در فقه شیعه و آینده عراق بود.